فارسي

خبرگذاري ما

آمريكا پيتزاي فارسي را تحريم كرد

۱۴ بازديد

زمان دريافت خبر: يكشنبه ۰۳ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۳۰

منبع خبر: برترين ها

خبرگزاري فارس: خواننده ايراني از گروه آريان كه به شهادت صفحه توئيترش چندي است در سيدني استراليا زندگي مي كند، در شبكه مجازي خود از ماجراي جنجالي پيتزاي فارسي و تحريم هاي آمريكا عليه ايران سخن گفته است. ...

آمريكا پيتزاي فارسي را تحريم كرد

مشاهده متن اصلي خبر

تايپ صوتي به زبان فارسي

۱۱ بازديد

زمان دريافت خبر: شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۳۵

منبع خبر: عصر ايران

تايپ كردن براي بسياري از كاربران آن قدر دردسرساز و وقتگير است كه بسياري از كاربران آرزو دارند يك نرم افزار صحبت هايشان را به صورت مكتوب در نرم افزارهاي ويرايشگر متني تايپ كند.

تايپ صوتي به زبان فارسي

مشاهده متن اصلي خبر

رتبه زبان فارسي در ويكي‌پديا

۱۳ بازديد
به گزارش ايتنا از  ايسنا، طي سال‌هاي گذشته تلاش‌هاي متعددي براي گسترش زبان فارسي در فضاي مجازي صورت گرفته است با اين حال تاكنون درصد سايت‌هايي كه از زبان فارسي استفاده مي‌كنند به ۰.۹ درصد رسيده است.از سويي ديگر رتبه زبان فارسي در ميان زبان‌هاي مورد استفاده قرار گرفته در سايت‌هاي وب، رتبه سيزدهم بوده و تعداد سهم مقالات زبان فارسي در ويكي‌پديا بالغ بر ۴۷۲ هزار عدد بوده است.همچنين طبق آمارهاي منتشر شده تاكنون بيش از ۷۱۰ هزار و ۱۲۶ دامنه .ir ثبت شده و نسبت دامنه‌هاي .ir ثبت شده به كل دامنه‌هاي ثبت جهاني حدود ۰.۸ درصد است. رتبه ايران در جدول تعداد دامنه‌هاي ثبت شده جهاني هجدهم ارزيابي شده است.

رتبه زبان فارسي در ويكي‌پديا

۱۰ بازديد
به گزارش ايتنا از  ايسنا، طي سال‌هاي گذشته تلاش‌هاي متعددي براي گسترش زبان فارسي در فضاي مجازي صورت گرفته است با اين حال تاكنون درصد سايت‌هايي كه از زبان فارسي استفاده مي‌كنند به ۰.۹ درصد رسيده است.از سويي ديگر رتبه زبان فارسي در ميان زبان‌هاي مورد استفاده قرار گرفته در سايت‌هاي وب، رتبه سيزدهم بوده و تعداد سهم مقالات زبان فارسي در ويكي‌پديا بالغ بر ۴۷۲ هزار عدد بوده است.همچنين طبق آمارهاي منتشر شده تاكنون بيش از ۷۱۰ هزار و ۱۲۶ دامنه .ir ثبت شده و نسبت دامنه‌هاي .ir ثبت شده به كل دامنه‌هاي ثبت جهاني حدود ۰.۸ درصد است. رتبه ايران در جدول تعداد دامنه‌هاي ثبت شده جهاني هجدهم ارزيابي شده است.

نظرتان درباره معادل‌هاي فارسي حوزه ICT چيست؟

۱۸ بازديد
برخي مي‌گويند «واژه جديد مثل كفش نو است»؛ اول پا را مي‌زند ولي به مرور جاي خود را باز مي‌كند. لغات حوزه فناوري اطلاعات هم مي‌توانند مصداق اين مورد باشند، اما معادل‌سازي اين واژه‌ها تا چه اندازه مورد استقبال و استفاده قرار گرفته است؟به گزارش خبرنگار ايتنا از ايسنا، انتخاب جايگزين براي واژه‌هاي بيگانه بخشي از وظيفه فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي است و در اين زمينه، ارتباطات و فناوري اطلاعلات نيز از اين قاعده مستثني نشده و نمونه‌هاي بسياري در اين حوزه وجود دارد كه حاصل معادل‌سازي فرهنگستان و تغيير از زبان‌هاي ديگر به زبان فارسي است.در اين ميان نكته‌اي وجود دارد مبني بر اينكه مردم چه ميزان از اين واژه‌هاي معادل استفاده مي‌كنند و البته اگر از آنها دليل عموميت نيافتن يا پذيرش واژگان را بپرسيد، به نواقصي همچون سنگين بودن تلفظ، خوش‌آهنگ نبودن يا بي‌ارتباطي معني واژه جديد با واژه بيگانه اشاره خواهند كرد.فرهنگستان گاهي معادل‌هايي براي برخي از واژه‌هاي بيگانه برمي‌گزيند كه درواقع ترجمه لغت‌ به لغت اين كلمات است؛ درواقع به نظر مي‌رسد برخي از كلمات ناچار به تغيير از زبان بيگانه به زبان فارسي هستند، حتي اگر لغات جايگزين كارآيي مناسب را نداشته، نه توسط مردم مورد استفاده قرار گيرند و نه لغت جايگزين‌شده، معني واژه موردنظر در زبان بيگانه را به ذهن متبادر كند.برخي واژه‌هاي معادل حوزه فناوري اطلاعلات عبارتند از:bluetooth:‌ دندان آبي، بلوتوثmouse: موشيmouse pad: زيرموشيLiquid Crystal Display: نمايشگرِ بلور مايع، نمابعبدالله كوثري - مترجم پيشكسوت - در اين زمينه مي‌گويد: ماجرا برمي‌گردد به اين‌كه ما چقدر مي‌توانيم نام اشياء را به فارسي بازگردانيم. براي راديو و تلويزيون كه به همين نام ناميده شده‌اند، مگر چه اتفاقي افتاده است؟ بايد بپذيريم كه اين اتفاق نه براي زبان ما كه براي هر زباني مي‌افتد. ممكن است در فارسي ورود واژه‌هاي بيگانه بيش‌تر باشد، چون ما هيچ‌يك از اين ابزارها را خودمان ابداع نكره‌ايم، اما ما نه در علوم انساني و نه صنعت سازنده نيستيم و تنها ترجمه مي‌كنيم و تا زماني كه ما سازنده نباشيم، همواره چنين مشكلي را داريم. زماني ما مي‌توانيم واژه‌اي را به واژه‌اي در فارسي برگردانيم كه يك واژه متناظر با آن داشته باشيم.در اين ميان برخي لغات هستند كه دستخوش تغيير نشده و همچنان همان‌طور كه در زبان انگليسي نوشته شده‌اند، خوانده مي‌شوند و تنها تفاوتشان با ساير لغاتي كه معادلي براي آنها يافت نشده، جاي گرفتنشان در فهرست بلندبالاي كلمات معادل است، برخي از اين كلمات عبارت است از:bit: بيتbyte: بايتinternet: اينترنتmodem: مودمبرخي كلمات معادل نيز وجود دارند كه با گذشت زمان جاي خود را ميان مردم باز كرده و با به كار بردن آنها مي‌توان اطمينان حاصل كرد كه شخص شنونده، گمراه نشده و همان كلمه‌اي را درمي‌يابد كه از ابتدا منظور گوينده بوده است، نمونه‌اي از اين كلمات وجود دارند مانند:address: نشانيchip: تراشهcomputer: رايانهcracked: قفل شكستهdata: دادهdelete: حذفdomain: دامنهdraft: پيشنويسedit: ويرايشfont: قلمformat: قالبkeyboard: صفحه كليدlink: پيوندnetwork: شبكهprint:‌ چاپ، چاپ كردنprinter: چاپگرprocessor: پردازندهprogram: برنامهprogramming: برنامه‌نويسيhardware: سخت‌افزارreceive: دريافتsend: ارسالsoftware: نرم‌افزارspace: فاصلهtool: ابزارturn off, switch off: خاموش كردنupgrade: ارتقا دادنuser: كاربَرگاهي نيز از اين كلمات جاافتاده، لغات ديگري استخراج مي‌شوند كه در واقع نكته اصلي انتخاب يك واژه كليدي به عنوان معادل و باقي، ترجمه لغات مربوط به همان واژه كليدي است،‌ مثل:desktop computer: رايانه روميزيinformation system: سيستم اطلاعاتيnotebook computer: رايانه كتابيlaptop computer : رايانه كيفيmicrochip: ريزتراشهmicrocomputer: ريزرايانهmicroprocessor: ريزپردازminicomputer: خُرد رايانهsupercomputer: اَبرَ رايانهsupermini computer: اَبَر خُرد رايانهtablet computer: رايانكtext format: قالب متنيuser ID: شناسه كاربَرuser name: نام كاربَرuser-friendly: كاربَرپسندكه از واژه‌هاي رايانه، قالب و كاربر به عنوان واژه كليدي وام گرفته شده‌اند و يا استفاده از لغت وب به عنوان واژه كليدي و معادل‌هايي كه با استفاده از آن به دست آمده است:web TV: وبيزيونweb cam: وب‌بينweb hosting: ميزباني وبweb page: صفحه وبweb site: وبگاهweblog: وب‌نوشتweblogger : وب‌نويسWorld Wide Web يا WWW: جهان وبمعادل برخي واژه‌ها اگرچه ترجمه صحيحي دارد، اما به دليل گستردگي معناي واژه، شايد هنگام به كار برده شدن، آنچه كه منظور شخص گوينده از بيان لغت مورد نظر است را نرساند، برخي از اين واژه‌ها عبارت است از:alt : دگرسازback up: پشتيبان گرفتنbug : اشكالdebug :‌ اشكال‌زدايي كردنCentral Processing Unit يا CPU: واحد پردازش مركزيcompiler: مترجمcase: محفظهchat: گپconsole: پيشانهcontrol: مهارcopy: رونوشت (برداشتن)copy and paste : بردار و بچسبانcut: برش، بريدنcut and paste: ببر و بچسبانdatabase : دادگانdatabase administration : سرپرستي دادگانdatabase management:‌ مديريت دادگانdisplay screen, screen: پرده نمايشenter : ورودescape : گريزfull screen: تمام پردهhack: رخنه كردنhacker: رخنه‌گرInternet Protocol يا IP: قرارداد اينترنتload: باركردنlog: ثبت كردنlog off: ثبت خروج كردنlog on: ثبت ورود كردنmailbox : نامه‌دانmaximize: بيشينه كردنminimize: كمينه‌ كردنmenu:‌گزينگانoff-line:‌ برونخطon-line: برخطport: درگاهيportable:‌ انتقال‌پذيرportal:‌ درگاهrefresh: باز آوردنregister: ثبّاتsave:‌ حفظ، حفظ كردنsave as:‌ حفظ با نامscreen:‌ پردهscreen saver:‌ پرده‌بانscroll: نَوَرديدنshift: تبديلtab : جهشshut down : توقفsite: پايگاهstandby: آماده به كاربرخي واژه‌ها نيز، واژه‌هاي ابداعي فرهنگستان هستند كه البته گاهي حتي ضرورت ابداع چنين جايگزين‌هايي براي لغات اصلي به زبان انگليسي مشخص نيست و اينكه چطور مي‌توان از تليك به جاي كليك، رانه به جاي درايو، اهرمك به جاي جوي‌استيك و ساير لغات اين‌چنيني استفاده كرد. از اين گونه واژه‌ها مي‌توان چندين مورد نام برد، مانند:click: تليكdevice: افزارهdrive: رانهexport : برون‌بُردextranet: برون‌نتfavourites :‌ پَسَندانhome page : آغازهimport: درون‌بُردscrolling: نَوَردشinbox: دريافتيintranet : درون‌نتinput : وروديoutput : خروجيredo:‌ اَزنوundo: واگَردjoystick: اهرمكpad: لَتUniversal Serial Bus يا USB : همه گذركوثري همچنين مي‌گويد: نمي‌توان گفت همه كارهاي فرهنگستان بد بوده است. واژه‌هايي مانند فرودگاه‌، فروشگاه‌ و دادگستري در ميان مردم جا افتاده است و درباره آينده واژه‌هاي كنوني كه در فرهنگستان تصويب مي‌شود، بستگي به آدم‌ها و نگاه آن‌ها دارد. اما بحث اصلي من اين است چه الزامي وجود دارد كه نام‌هاي خارجي عوض شود؟ خصوصا كه واژه فارسي گاهي نه خوش‌آواتر است و نه كوتاه‌تر و گاهي حتا پيچيده‌تر هم هست.البته غلامعلي حداد عادل - رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي - معتقد است واژه‌هايي كه مصوب فرهنگستان هستند، مشكل آوايي ندارند، بلكه مردم وقتي به چيزي عادت مي‌كنند، تغيير دادن آن براي‌شان سخت است و دليل عجيب و غريب بودن برخي از معادل‌هاي فارسي مصوب فرهنگستان، عادت مردم به استفاده از واژه‌هاي بيگانه است.در اين ميان معادل برخي لغات هستند كه اگرچه به نظر مي‌رسد مي‌توانند مفهوم لغت مورد نظر را برسانند، اما هنوز آن‌طور كه بايد ميان مردم شناخته نشده‌اند، مثل:code : رمز، شناسه، كدdecode : كدگشايي كردنencode: كدبندي كردنmessenger: پيام‌رسانmonitor : نمايشگرopen source : متن باز، متن آزادpassword : اسم رمزsearch: جست‌وجوsearch engine: جويشگرsurfer:‌ وبگَردsurfing, web surfing: وبگَرديبايد توجه داشت كه برنامه‌ريزي براي زبان، نيازمند زمان است؛ البته تمامي واژه‌هاي معادل‌سازي شده، مورد استفاده عموم قرار نمي‌گيرند و علت آن مي‌تواند خوش‌آهنگ نبودن و حتي انتخاب كلمات نامناسب كه گوياي مفهوم موردنظر نيستند، باشد. گاهي نيز لزوم انتخاب چنين كلمات معادلي، خصوصا در حوزه فناوري اطلاعات كه متناظري براي آنان در زبان فارسي وجود ندارد، مشخص نيست.