سه شنبه ۰۲ آذر ۹۵ | ۲۲:۵۳ ۴۰ بازديد
جمعه ۱۴ آبان ۹۵ | ۱۸:۲۵ ۲۹ بازديد
جمعه ۱۴ آبان ۹۵ | ۰۶:۱۷ ۳۱ بازديد
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ | ۱۸:۱۰ ۲۹ بازديد
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ | ۰۶:۰۲ ۳۱ بازديد
پنجشنبه ۰۶ آبان ۹۵ | ۰۵:۱۰ ۴۹ بازديد
اقدام مايكروسافت براي انتقال همه خدمات خود به فضاي پردازش ابري طي فصل گذشته بار ديگر براي اين شركت درآمدزايي كرد و در اين راستا پلتفرم ابري Azure و مجموعه Office 365 رشد قابل ملاحظهاي را تجربه كردند.به گزارش ايتنا از همكاران سيستم به نقل از وبسايت pcworld، اين شركت توضيح داد طي سه ماه سوم سال جاري ميلادي كه در پايان سپتامبر به اتمام رسيد مجموع درآمدهاي آن ۲۰.۵ ميليارد دلار بود. سود خالص مايكروسافت در اين دوره زماني با كاهش ۴ درصدي نسبت به مدت مشابه سال گذشته از ۴.۹ ميليارد دلار به ۴.۷ ميليارد دلار رسيد.نتيجه اين ميزان درآمد تمركز مايكروسافت بر بخش Intelligent Cloud بود كه دو سيستم Azure و Windows Server را شامل ميشود.همچنين بخش Productivity and Business Processes كه Office 365 و Dynamics را در زيرمجموعه خود قرار داده است طي دوره زماني ياد شده با افزايش درآمدهاي خود مواجه شد.بخش Intelligent Cloud شركت نرمافزاري مايكروسافت در فصل گذشته با افزايش ۸ درصدي موفق شد ۶.۴ ميليارد دلار درآمد كسب كند و مجموع درآمدهاي Productivity and Business نيز با رشد ۶ درصدي به ۶.۷ ميليارد دلار رسيد.اين گزارش يك نشان مثبت ديگر در راستاي فعاليتهاي مايكروسافت براي توسعه خدمات پردازش ابري محسوب ميشود و باعث شده است اين شركت در دوره زماني ياد شده مجموع درآمدهاي خود از بخش خدمات پردازش ابري را ۴۹ درصد افزايش دهد.مايكروسافت همچنان به افزايش درآمدهاي خود در اين بخش ادامه ميدهد و تمركز بيشتري بر پلتفرم پردازش ابري عمومي خود دارد. |
یکشنبه ۱۰ مرداد ۹۵ | ۱۴:۱۹ ۳۴ بازديد
زمان دريافت خبر: يكشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۵۰
منبع خبر: عصر ايران
طبقه بندي: فناوري و ارتباطات
رئيس پليس فتا به شهروندان توصيه كرده كه از پيام رسان تلگرام استفاده نكنند، زيرا اطلاعات بارگذاري شده در اين سرور توسط بيگانگان مورد سوء استفاده قرار مي گيرد. ...
مشاهده متن اصلي خبر
چهارشنبه ۱۹ خرداد ۹۵ | ۱۰:۲۹ ۲۲ بازديد
علي اميري - در چند هفته اخير، مانند همه حداقل ۱۰ تا ۱۵ سال اخير، شاهد نظرات و مقالات داغ زيادي له يا بيشتر عليه اينترنت و زبان انگليسي و همچنين رشد اقتصادي كشور و بهرهوري پايين در اقتصاد ايران، و البته تقريبا شكايت هر روزه همه از مردم عادي تا كارشناسان مستقل از صنعت و تجارت داخلي و به خصوص خودروسازي كشور به عنوان مشت نمونه خروار بوديم.در اينجا با آوردن مثالهاي ساده از زندگي روزمره در برخي از كشورهاي دنيا كه بالاترين ميزان بهرهوري در دنيا و در نتيجه بالاترين ثروت و رفاه در دنيا را دارند تلاش خواهيم كرد تا در روشن شدن بحث، كمكي، هر چند كوچك، كرده باشيم.بنظرم ريشه بيشتر مشكلات و مسائل فرهنگي و اقتصادي در ايران مانند انحصار شركتهاي اتومبيلسازي به غير از عدم شايسته سالاري، عدم توجه به ابزار و وسايل پيشرفته و تجارب ساير ملل كه به هر دليل زودتر از ما به اين تجارب و دانشها رسيدند تحت عنوان هجوم فرهنگي و يا مدرنيته... ميباشد..مثلا اغلب دوستان ضدّغربي، هميشه اينترنت يا يوتيوب را منبع انحراف ميدانند. يك نمونه كوچك از استفادهاي كه مردم آمريكا و اروپا و اقتصادهاي آنها از اينترنت ميبرند:شخصا اصلا فني نيستم و هرگز دستم به آچار نرفته، ولي ماه پيش، شير ظرفشويي خانه خراب شد. با تعميركار همزبان تماس گرفتم و متوجه شدم كه بايد حداقل ۱۰۰ دلار (۳۰ دلار قطعه+ ۷۰ دلار هزينه تعميركار) براي تعمير آن بپردازم. خوب زياد بود. يكي از دوستان خارجي پيشنهاد داد كه بروم اينترنت و ببينم با آموزش اينترنت ميتوانم اين مشكل را حل كنم. خلاصه سرتان را درد نياورم، وقتي جستجوي در اينترنت كردم، دهها فيلم كه ديگر استفاده كنندهها به صورت مجاني گذشته بودند و دقيقا چگونگي تعمير اين شير بود را ديدم، و به راحتي توانستم خود آن را انجام دهم به علاوه اينكه متوجه شدم چون اين برند داراي گارانتي عمر است، با يك تقاضاي اينترنتي ساده به كمپاني سازنده شير، قطعه را به صورت مجاني در قبال قطعه قديمي براي من ارسال ميكنند در حاليكه تعميركار هرگز سخني از آن به من نگفته بود. به همين صورت ماشين هم مشكل لنت پيدا كرده بود و تعمير كار هزينه ۵۰۰ دلاري ميخواست، ولي باز با همين فيلمها با ۱۰۰ دلار توانستم لنت ماشين را هم عوض كنم.يعني ۵۰۰ دلار ارزش افزوده فقط به خاطر آموزش از اينترنت.خوب دوستان، متوجه مي شويد كه چرا آمريكا بالاترين پروداكتيويتي يا بهرهوري نيروي كار در دنيا حتي بالاتر از ژاپن را دارد.با همين پس انداز ۵۰۰ دلاري و باز با استفاده از اينترنت براي به دست آوردن بهترين قيمت ويژه و رقابتي هتل و كرايه ماشين توانستم خود و خانواده را ۲ روز به سفر ببرم و عوض هزينه تعمير كار، با كرايه ماشين كه حدود ۷۵ دلار بود، ولي من با كمك اينترنت عملا تنها ۲۰ دلار بابت آن پرداختم و در رستوران و هتلي كه قيمت معمولي آن بالاي ۱۸۰ دلار بود ولي در اينترنت زير ۱۰۰ دلار آن را هزينه كردم، هم خود بهرهمند شدم هم براي كساني كه در رستوران و هتل و سايت اينترنتي و شركت كرايه ماشين كار ميكردند، درآمد درست شد.حالا اگر انگليسي بلد نبودم و از اينترنت استفاده نميكردم، يا فقط در سايتهاي فارسيزبان چگونگي شكستن كد نرمافزار و كپيرايت و يا دور زدن آن را آموزش داده بودند بهتر بود؟!البته برخي دوستان خواهند گفت، پس تعميركار كه بيكار ميشود؟! ولي دوستان در يك اقتصاد رقابتي و بازار محور، كه انحصار در حداقل است، همه چيز را نيروي بازار به جاي خود راهنماي ميكند، مثلأ همان تعميركار هم ممكن است عوض تاكيد بر باز ماندن تعميرگاه خود، آن را تبديل به متل يا فعاليت ديگري با ارزش افزوده بالاتر كند.اين را از آن جهت گفتم كه بحث اصلي مملكت ما در مورد صنعت ماشين همين است، فوري بسياري از مدافعان اين انحصار شركتهاي اتومبيلسازي ميگويند كه در صورت پايين آوردن تعرفه و رقابتي شدن واقعي بازار خورو ايران پس تكليف هزاران كارگر ايران خودرو و سايپا چه ميشود؟! اين دوستان اصلا توجه ندارند كه در آن صورت، مطمئن باشيد براي همين چند هزار كارگر، از ناحيه رونق گرفتن اقتصاد خودرو و كلا اقتصاد، در جاهاي ديگر كار ايجاد خواهد شد(هر چند با نهايت احترام، براي اغلب مديران اين صنعت -با اين راندمان- كاري مديريتي در هيچ كجاي دنيا پيدا نخواهد شد كه اين خود احتمالا بزرگترين دليل براي مقاومت در برابر بازسازي صنعت خودرو ايران و صنايع دولتي و شبه دولتي مشابه است!)از ۲۰۰ كشور دنيا فقط ۵ يا ۶ كشور هستند كه صنعت خودرو به معني واقعي دارند، آيا آن ۱۹۰ كشور ديگر همه تعطيل هستند. مثلا تايوان يا همين سوئيسي كه همين هفته پيش رفراندوم پرداخت يارانه ۲۵۰۰ دلاري در ماه را رد كرد اصولا صنعت خودروسازي ندارند، ولي از نظر ثروت و توليد ملي سرانه هم از ژاپن، هم از كره جنوبي، هم از فرانسه و هم از آلمان، بالاتر هستند. خودرو توليد نميكنند، يك قطره نفت يا يك گرم ماده معدني ندارند، ولي عوضش در صنايع كامپيوتر يا قطعهسازي يا جهانگردي و بانكداري سرمايه گذاري كرده و از ثروتمندترين كشورهاي دنيا با پايينترين نرخ تورم، بيكاري، بهره و... هستند. دوستان همه چيز راه دارد، اگر علمي و شجاعانه با آن برخورد شود.البته در پايان بد نيست براي علاقهمندان به بحث بهرهوري اين قسمت كرايه ماشين را بيشتر توضيح بدهم چون ميتواند براي دوستان مثال خيلي جالبي از توجه واقعي و عملي اكثريت مردم اقتصادهاي اروپا، آمريكا و ژاپن به بهرهوري باشد. با وجود اينكه داراي ماشيني به نسبت نو (۴ ساله) هستم، ولي ترجيح دادم كه ماشين كرايه كنم، شايد دوستان تصور كنند كه اسراف است، اما توضيح ميدهم كه نه تنها اسراف نيست بلكه عين صرفهجويي است، ولي چرا؟!مقصدي كه براي سفر انتخاب كرده بودم، منطقه كوهستاني بود كه با كمك اينترنت، مسير طول سفر (بالغ بر ۱۵۰۰ كيلومتر) را محاسبه كرده بودم. ماشين شخصي من به دليل دو ديفرانسيل بودن مصرف سوخت بالايي به خصوص در كوهستان دارد. دوباره در اينترنت سايتي هست كه با محاسبه مبدأ و مقصد سفر و نوع و مدل ماشين، مصرف سوخت شما را در طول سفر و بودجه مورد نياز را به اضافه بهترين منطقه براي سوخت گيري ارزان محاسبه ميكند. به راحتي متوجه شدم با كرايه ماشين نو (تويوتا كمري چهار سيلندر) و با كاركرد زير ۴۰۰۰ كيلومتر، به راحتي ميتوانم تا ۴ ليتر در ۱۰۰ كيلومتر مصرف و هزينه كمتر سوخت داشته باشيم. يعني ۷۵ دلار هزينه كرايه ماشين به اين صورتكه توضيح خواهم داد به ۲۰ دلار كاهش يافت: ۱۰ دلار در صورتي كه توسط اينترنت هزينه را بپردازم (براي تشويق مردم به استفاده از امكانات سايت اينترنتي شركت كرايه ماشين، و حذف هزينه رزرو با نيروي انساني شركت وهزينه ستادي و مركز تلفن- بهره وري-)، هزينه هر ليتر بنزين در طول سفر حدود ۶۰ سنت است، پس با توجه به ۴ ليتر صرفهجويي در ۱۰۰ كيلومتر (بحث حمايت از محيط زيست بماند)، در مصرف كلّ طول سفر ۳۶ دلار به نفع بودجه من بود (۱۵*۴*۶۰=۳۶۰۰) و البته ۱۰ دلار هزينه كارواشي كه بعد از چنين سفري در منطقه جنگلي بايد ميپرداختم ولي در مورد ماشين كرايه نيازي نبود!حال بماند آسودگي خيالي كه با رانندگي ماشين نو بدون نگراني از هزينه اصلي كه همان بحث استهلاك ماشين خودم بود، كه بابت هر كيلومتر ۵ سنت است (دوباره با استفاده از اينترنت شما ميتوانيد آن را محاسب كنيد) و عملا كرايه ماشين نه تنها مجاني درآمد كه حتي در زمان فروش ماشين خود، به نفع من هم هست!به هر حال اخيرا وزير اقتصاد و با صراحت قابل احترامي آمار بسيار تاسف انگيزي از رشد پايين اقتصادي و به خصوص وضعيت فاجعه بار شاخص بهرهوري در اقتصاد ايران داد. در دنيا همانطور كه وزير محترم اشاره داشتند، بالاترين ميزان رشد اقتصادي نه مربوط به تاسيس عوامل جديد توليد بلكه مربوط به استفاده از همين امكانات موجود با توجه به پيشرفت تكنولوژي و ابزار جديدي مانند اينترنت يا دانش مديريت و تشويق كاركنان و شركتها براي استفاده هر چه بيشتر و بهينهتر از تجارب جديد در دنيا ميباشد كه تا ۸۰ درصد رشد اقتصادي از همين توجه به بهرهوري ميآيد ولي در ايران متاسفانه در اين نرخ بنا به گزارش وزير منفي بوده است! يعني عملا مديريت اقتصادي در ايران كاملا و قطعاً مردود شده است (احتمالا پايينترين در ميان كشورهاي دنيا كه امكان ثبت اين آمار و شاخصها را دارند!).از طرفي وزير محترم بيان فرمودند كه اين در حاليست كه در دهه ۱۳۴۰ شمسي ما رشد بالاي ۱۸ درصد هم داشتيم، دههاي كه صنعت خودروسازي ايران همزمان با كره جنوبي متولد شد، ولي در كره همان بنيانگذارها صنعت خودرو كره به كار خود ادامه دادند، ولي ما همه آن صنعت را مصادره و ملي كرديم، طبيعي است كه كاركرد كسي كه هيوندايي را بنيان گذشت و مانند فرزند خود آن را رشد داد، با مدير دولتي كه امروز حكم انتصاب از وزير ميگيرد، و دو سال ديگر جاي خود را به مدير ديگري با حكم انتصاب از وزير ديگري عوض ميكند، قابل قياس نباشد!باشد كه ما به خود آييم و در پشت فقط حرف و برنامه بدون استناد علمي پنهان نشويم.(منبع: الف) |
سه شنبه ۱۸ خرداد ۹۵ | ۲۲:۲۱ ۵۳ بازديد
علي اميري - در چند هفته اخير، مانند همه حداقل ۱۰ تا ۱۵ سال اخير، شاهد نظرات و مقالات داغ زيادي له يا بيشتر عليه اينترنت و زبان انگليسي و همچنين رشد اقتصادي كشور و بهرهوري پايين در اقتصاد ايران، و البته تقريبا شكايت هر روزه همه از مردم عادي تا كارشناسان مستقل از صنعت و تجارت داخلي و به خصوص خودروسازي كشور به عنوان مشت نمونه خروار بوديم.در اينجا با آوردن مثالهاي ساده از زندگي روزمره در برخي از كشورهاي دنيا كه بالاترين ميزان بهرهوري در دنيا و در نتيجه بالاترين ثروت و رفاه در دنيا را دارند تلاش خواهيم كرد تا در روشن شدن بحث، كمكي، هر چند كوچك، كرده باشيم.بنظرم ريشه بيشتر مشكلات و مسائل فرهنگي و اقتصادي در ايران مانند انحصار شركتهاي اتومبيلسازي به غير از عدم شايسته سالاري، عدم توجه به ابزار و وسايل پيشرفته و تجارب ساير ملل كه به هر دليل زودتر از ما به اين تجارب و دانشها رسيدند تحت عنوان هجوم فرهنگي و يا مدرنيته... ميباشد..مثلا اغلب دوستان ضدّغربي، هميشه اينترنت يا يوتيوب را منبع انحراف ميدانند. يك نمونه كوچك از استفادهاي كه مردم آمريكا و اروپا و اقتصادهاي آنها از اينترنت ميبرند:شخصا اصلا فني نيستم و هرگز دستم به آچار نرفته، ولي ماه پيش، شير ظرفشويي خانه خراب شد. با تعميركار همزبان تماس گرفتم و متوجه شدم كه بايد حداقل ۱۰۰ دلار (۳۰ دلار قطعه+ ۷۰ دلار هزينه تعميركار) براي تعمير آن بپردازم. خوب زياد بود. يكي از دوستان خارجي پيشنهاد داد كه بروم اينترنت و ببينم با آموزش اينترنت ميتوانم اين مشكل را حل كنم. خلاصه سرتان را درد نياورم، وقتي جستجوي در اينترنت كردم، دهها فيلم كه ديگر استفاده كنندهها به صورت مجاني گذشته بودند و دقيقا چگونگي تعمير اين شير بود را ديدم، و به راحتي توانستم خود آن را انجام دهم به علاوه اينكه متوجه شدم چون اين برند داراي گارانتي عمر است، با يك تقاضاي اينترنتي ساده به كمپاني سازنده شير، قطعه را به صورت مجاني در قبال قطعه قديمي براي من ارسال ميكنند در حاليكه تعميركار هرگز سخني از آن به من نگفته بود. به همين صورت ماشين هم مشكل لنت پيدا كرده بود و تعمير كار هزينه ۵۰۰ دلاري ميخواست، ولي باز با همين فيلمها با ۱۰۰ دلار توانستم لنت ماشين را هم عوض كنم.يعني ۵۰۰ دلار ارزش افزوده فقط به خاطر آموزش از اينترنت.خوب دوستان، متوجه مي شويد كه چرا آمريكا بالاترين پروداكتيويتي يا بهرهوري نيروي كار در دنيا حتي بالاتر از ژاپن را دارد.با همين پس انداز ۵۰۰ دلاري و باز با استفاده از اينترنت براي به دست آوردن بهترين قيمت ويژه و رقابتي هتل و كرايه ماشين توانستم خود و خانواده را ۲ روز به سفر ببرم و عوض هزينه تعمير كار، با كرايه ماشين كه حدود ۷۵ دلار بود، ولي من با كمك اينترنت عملا تنها ۲۰ دلار بابت آن پرداختم و در رستوران و هتلي كه قيمت معمولي آن بالاي ۱۸۰ دلار بود ولي در اينترنت زير ۱۰۰ دلار آن را هزينه كردم، هم خود بهرهمند شدم هم براي كساني كه در رستوران و هتل و سايت اينترنتي و شركت كرايه ماشين كار ميكردند، درآمد درست شد.حالا اگر انگليسي بلد نبودم و از اينترنت استفاده نميكردم، يا فقط در سايتهاي فارسيزبان چگونگي شكستن كد نرمافزار و كپيرايت و يا دور زدن آن را آموزش داده بودند بهتر بود؟!البته برخي دوستان خواهند گفت، پس تعميركار كه بيكار ميشود؟! ولي دوستان در يك اقتصاد رقابتي و بازار محور، كه انحصار در حداقل است، همه چيز را نيروي بازار به جاي خود راهنماي ميكند، مثلأ همان تعميركار هم ممكن است عوض تاكيد بر باز ماندن تعميرگاه خود، آن را تبديل به متل يا فعاليت ديگري با ارزش افزوده بالاتر كند.اين را از آن جهت گفتم كه بحث اصلي مملكت ما در مورد صنعت ماشين همين است، فوري بسياري از مدافعان اين انحصار شركتهاي اتومبيلسازي ميگويند كه در صورت پايين آوردن تعرفه و رقابتي شدن واقعي بازار خورو ايران پس تكليف هزاران كارگر ايران خودرو و سايپا چه ميشود؟! اين دوستان اصلا توجه ندارند كه در آن صورت، مطمئن باشيد براي همين چند هزار كارگر، از ناحيه رونق گرفتن اقتصاد خودرو و كلا اقتصاد، در جاهاي ديگر كار ايجاد خواهد شد(هر چند با نهايت احترام، براي اغلب مديران اين صنعت -با اين راندمان- كاري مديريتي در هيچ كجاي دنيا پيدا نخواهد شد كه اين خود احتمالا بزرگترين دليل براي مقاومت در برابر بازسازي صنعت خودرو ايران و صنايع دولتي و شبه دولتي مشابه است!)از ۲۰۰ كشور دنيا فقط ۵ يا ۶ كشور هستند كه صنعت خودرو به معني واقعي دارند، آيا آن ۱۹۰ كشور ديگر همه تعطيل هستند. مثلا تايوان يا همين سوئيسي كه همين هفته پيش رفراندوم پرداخت يارانه ۲۵۰۰ دلاري در ماه را رد كرد اصولا صنعت خودروسازي ندارند، ولي از نظر ثروت و توليد ملي سرانه هم از ژاپن، هم از كره جنوبي، هم از فرانسه و هم از آلمان، بالاتر هستند. خودرو توليد نميكنند، يك قطره نفت يا يك گرم ماده معدني ندارند، ولي عوضش در صنايع كامپيوتر يا قطعهسازي يا جهانگردي و بانكداري سرمايه گذاري كرده و از ثروتمندترين كشورهاي دنيا با پايينترين نرخ تورم، بيكاري، بهره و... هستند. دوستان همه چيز راه دارد، اگر علمي و شجاعانه با آن برخورد شود.البته در پايان بد نيست براي علاقهمندان به بحث بهرهوري اين قسمت كرايه ماشين را بيشتر توضيح بدهم چون ميتواند براي دوستان مثال خيلي جالبي از توجه واقعي و عملي اكثريت مردم اقتصادهاي اروپا، آمريكا و ژاپن به بهرهوري باشد. با وجود اينكه داراي ماشيني به نسبت نو (۴ ساله) هستم، ولي ترجيح دادم كه ماشين كرايه كنم، شايد دوستان تصور كنند كه اسراف است، اما توضيح ميدهم كه نه تنها اسراف نيست بلكه عين صرفهجويي است، ولي چرا؟!مقصدي كه براي سفر انتخاب كرده بودم، منطقه كوهستاني بود كه با كمك اينترنت، مسير طول سفر (بالغ بر ۱۵۰۰ كيلومتر) را محاسبه كرده بودم. ماشين شخصي من به دليل دو ديفرانسيل بودن مصرف سوخت بالايي به خصوص در كوهستان دارد. دوباره در اينترنت سايتي هست كه با محاسبه مبدأ و مقصد سفر و نوع و مدل ماشين، مصرف سوخت شما را در طول سفر و بودجه مورد نياز را به اضافه بهترين منطقه براي سوخت گيري ارزان محاسبه ميكند. به راحتي متوجه شدم با كرايه ماشين نو (تويوتا كمري چهار سيلندر) و با كاركرد زير ۴۰۰۰ كيلومتر، به راحتي ميتوانم تا ۴ ليتر در ۱۰۰ كيلومتر مصرف و هزينه كمتر سوخت داشته باشيم. يعني ۷۵ دلار هزينه كرايه ماشين به اين صورتكه توضيح خواهم داد به ۲۰ دلار كاهش يافت: ۱۰ دلار در صورتي كه توسط اينترنت هزينه را بپردازم (براي تشويق مردم به استفاده از امكانات سايت اينترنتي شركت كرايه ماشين، و حذف هزينه رزرو با نيروي انساني شركت وهزينه ستادي و مركز تلفن- بهره وري-)، هزينه هر ليتر بنزين در طول سفر حدود ۶۰ سنت است، پس با توجه به ۴ ليتر صرفهجويي در ۱۰۰ كيلومتر (بحث حمايت از محيط زيست بماند)، در مصرف كلّ طول سفر ۳۶ دلار به نفع بودجه من بود (۱۵*۴*۶۰=۳۶۰۰) و البته ۱۰ دلار هزينه كارواشي كه بعد از چنين سفري در منطقه جنگلي بايد ميپرداختم ولي در مورد ماشين كرايه نيازي نبود!حال بماند آسودگي خيالي كه با رانندگي ماشين نو بدون نگراني از هزينه اصلي كه همان بحث استهلاك ماشين خودم بود، كه بابت هر كيلومتر ۵ سنت است (دوباره با استفاده از اينترنت شما ميتوانيد آن را محاسب كنيد) و عملا كرايه ماشين نه تنها مجاني درآمد كه حتي در زمان فروش ماشين خود، به نفع من هم هست!به هر حال اخيرا وزير اقتصاد و با صراحت قابل احترامي آمار بسيار تاسف انگيزي از رشد پايين اقتصادي و به خصوص وضعيت فاجعه بار شاخص بهرهوري در اقتصاد ايران داد. در دنيا همانطور كه وزير محترم اشاره داشتند، بالاترين ميزان رشد اقتصادي نه مربوط به تاسيس عوامل جديد توليد بلكه مربوط به استفاده از همين امكانات موجود با توجه به پيشرفت تكنولوژي و ابزار جديدي مانند اينترنت يا دانش مديريت و تشويق كاركنان و شركتها براي استفاده هر چه بيشتر و بهينهتر از تجارب جديد در دنيا ميباشد كه تا ۸۰ درصد رشد اقتصادي از همين توجه به بهرهوري ميآيد ولي در ايران متاسفانه در اين نرخ بنا به گزارش وزير منفي بوده است! يعني عملا مديريت اقتصادي در ايران كاملا و قطعاً مردود شده است (احتمالا پايينترين در ميان كشورهاي دنيا كه امكان ثبت اين آمار و شاخصها را دارند!).از طرفي وزير محترم بيان فرمودند كه اين در حاليست كه در دهه ۱۳۴۰ شمسي ما رشد بالاي ۱۸ درصد هم داشتيم، دههاي كه صنعت خودروسازي ايران همزمان با كره جنوبي متولد شد، ولي در كره همان بنيانگذارها صنعت خودرو كره به كار خود ادامه دادند، ولي ما همه آن صنعت را مصادره و ملي كرديم، طبيعي است كه كاركرد كسي كه هيوندايي را بنيان گذشت و مانند فرزند خود آن را رشد داد، با مدير دولتي كه امروز حكم انتصاب از وزير ميگيرد، و دو سال ديگر جاي خود را به مدير ديگري با حكم انتصاب از وزير ديگري عوض ميكند، قابل قياس نباشد!باشد كه ما به خود آييم و در پشت فقط حرف و برنامه بدون استناد علمي پنهان نشويم.(منبع: الف) |
یکشنبه ۲۲ فروردین ۹۵ | ۱۹:۲۲ ۲۷ بازديد