عليرضا شيرازي*اخيراً شوراي عالي فضاي مجازي مصوبهاي در زمينه الزام سرويسهاي پيامرسان فعال در كشور براي ذخيرهسازي اطلاعات در كشور و در واقع انتقال سرورهايشان به داخل كشور داشته است و قاعدتاً منظور از اين سرويسهاي پيامرسان محبوب چيزي جز پيامرسان تلگرام نيست. اما آيا تلگرام با توجه به چنين مصوبهاي سرورهايش را به داخل كشور خواهد آورد؟ قاعدتاً پاسخ اين سوال را كسي جز مديران اين پيامرسان نميتوانند بدهند. آنها با توجه به سياستها و منافع خود ممكن است تغييري در مكان سرورها و زيرساخت خود ندهند و يا با توجه به منافع محتمل همه يا بخشي از سرورهاي خود را به ايران منتقل كنند. اما چنين مصوبهاي و تاثيرات احتمالي آنرا ميتوان از ديدگاههاي مختلف ارزيابي كرد.۱.مصوبه اي براي فعالها!اگرچه مصوبات شوراي عالي فضاي مجازي با توجه به جايگاه اين شورا ميتواند به نوعي قانون تلقي شود اما مباني اين مصوبه جاي ابهام دارد، آيا ميتوان سايت، نرمافزار يا سرويسي را صرفاً بر مبناي فعال بودن در كشور ملزم به كاري كرد؟ مثلا ميتوان از فردا براي سرويس ايميل جيميل يا ياهو، يا دانشنامه ويكي پديا يا جستجوگر گوگل كه همگي سرويسهاي محبوب بين ايرانيها و البته فعال و در دسترس در كشور هستند انتظار مصوبهاي مشابه داشت؟ اصولا معيار فعال بودن چيست؟ قاعدتاً سرويسي كه در اينترنت فعال نيست كه جاي بحث ندارد اما قابل تصور است كه منظور از فعال همان محبوب است وگرنه بايد انتظار داشت كه مثلا پس از يكسال ايرانيها به هيچ سرويس پيامرسان قديمي يا جديدي كه امروز فعال هستند يا در آينده فعال خواهند شد دسترسي نخواهند داشت حتي اگر قرار باشد براي ارتباط با افرادي در خارج از كشور باشد.۲.تصميم به افق چين!حقيقت اين است كه مسئولين فضاي ارتباطي كشور نگاهي حسرتبار به كشور چين دارند. چين جستجوگر وب، پيامرسانها و سرويسهاي متعدد برخط بومي خاص خود دارد و حتي شركتهاي چندمليتي نيز گاهي مجبور به تبعيت از قوانين سختگيرانه اين كشور ميشوند. اما آنچه كه بايد در نظر داشت شرايط متفاوت چين و ايران است. چين كشوري با بازار و اقتصادي پويا و بسيار بزرگ و ارتباط مالي بسيار گسترده با غرب است كه جاذبه بسيار بالايي براي تمام شركتهاي دنيا دارد. جمعيت و نيروي كار بالا و اقتصاد پوياي چين بازار و شرايط خوبي را براي شركتهاي بومي و فعال در اين كشور نيز بوجود آورده است. حتي با سادهباورانهترين نگاه هم نميتوان قياسي برابر بين بازار ايران و چين داشت.۳.آيا انتقال سرورها به داخل كشور ممكن است؟آيا اصولاً تلگرام يا هر سرويس پيامرساني ميتواند سرورهاي خود را به كشور منتقل كند؟ جواب اين سوال به سياستها، معماري، ويژگيهاي زيرساخت و سرمايهگذاري اين سرويسها مرتبط است. بطور مثال اگر پيامرساني از سرويسهاي ابري آمازون، گوگل يا مايكروسافت استفاده كند كه البته بسيار هم بين پيامرسانها رايج است عملاً انتقال سرورها به داخل كشور چندان معنايي ندارد. همچنين ممكن است سرورها يا نرمافزارها داراي ويژگيها يا لايسنسهاي باشند كه براحتي نتوان آنرا به داخل كشور آورد و يا اگر شركتي چندين ميليون دلار براي ساخت ديتاسنتر و ايجاد زيرساخت خود هزينه كرده باشد ممكن است انتقال سرورهايش به كشور ديگري توجيه اقتصادي نداشته باشد. همچنيين مواردي مثل تمايل به حمايت يا شرايط قانوني و فعاليت در يك كشور خاص، نزديكي به تيم فني نيز ميتواند در انتخاب محل سرورها و نگهداري اطلاعات تاثير داشته باشد. در عين حال بايد پاسخي يافت براي كاربران ديگر اين سرويسها كه اصولا در كشور ديگري هستند آيا اطلاعات آنها نيز در ايران ذخيره خواهد شد؟ و يا آيا از لحاظ نرمافزاري براي پيامرسان مقدور است كه اطلاعات كاربران كشورهاي مختلف را به تفكيك در ديتاسنترهاي مختلفي نگه دارد؟ با توجه به شرايط و سوالات مطرح شده به زبان ساده ميتوان گفت موضوع فقط انتقال چند سرور نيست هرچند ميتوان متصور بود كه پيامرسانها بتوانند بخشي از اطلاعات كاربران از جمله فايلهاي تصويري يا چندرسانهاي كه توسط كاربران به اشتراك گذاشته ميشوند را در سرورهاي داخل كشور ميزباني كنند يا شبكههاي دسترسي محتوا CDN براي دسترسي سريعتر كاربران به اين فايلها در داخل كشور ايجاد كنند.۴.دولت به دنبال چيست؟مزاياي زيادي براي حضور سرورها و ذخيرهسازي اطلاعات پيامرسانها در ايران وجود دارد. وجود سرورها در ايران عملاً به معناي تابعيت كامل پيامرسان از قوانين ايران و نهادهاي نظارتي، قضايي و انتظامي است. در چنين شرايطي عملاً مفهومي به نام رمزگذاري دادهها و پيامها بيمعنا ميشود و توان نظارتي بالايي براي فعاليت كاربران در اين پيامرسانها براي نهادهاي فعال در كشور بوجود مي آيد هرچند ممكن است در عمل از چنين تواني استفاده نشود. جاذبه مهم و ديگر انتقال سرورهاي پيامرسانها بخصوص پيام رسان تلگرام كاهش پهناي باند مصرفي بين الملل است. مسئله اي كه بارها در صحبتهاي گذشته مسئولين و برخي منتقدان اين سرويسها اشاره شده است. با توجه به محبوبيت بالاي سرويسي مانند تلگرام در ايران انتقال سرورها به معناي كاهش قابل ملاحضه و چندين ميليون دلاري در پهناي باند خريداري شده توسط شركت زيرساخت است. هرچند بعيد است كه كاربران بطور مستقيم و كامل از اين صرفه جويي چندين ميليوني بهره ببرند.* كارشناس وب و مدير سرويسدهنده بلاگفا--------------------------در همين بيشتر بخوانيد:- انتقال دادههاي ايراني به داخل؛ سوژه رسانههاي خارجي- شبكههاي پيام رسان فعال كشور بايد ظرف يكسال ذخيره داخلي شوند |
زمان دريافت خبر: يكشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۳۳
منبع خبر: خبرگزاري ميزان
طبقه بندي: فناوري و ارتباطات
به گزارش گروه فضاي مجازي خبرگزاري ميزان ، يكي از تحليل گران فناوري با نام Mark Moskowitz سخناني را در اين باره گفته است. ادعا او بر اين اساس بوده كه اپل شايد دچار كمبود نو آوري شود و در آيفون 7 فقط تغييراتي كوچك و جزئي مانند حذف جك 3.5 ميلي متري صدا و تغيير در ضخامت گوشي ايجاد كند. براي همين ما در سال 2017 شاهد iPhone 8 خواهيم بود. - او اعتقاد دارد اپل در iPhone 8 قصد دارد انقلابي به پا كند. يكي از اين دگرگوني ها به احتمال نمايشگري هاي OLED خواهد بود كه اپل روي آن حساب ويژه اي باز كرده است. در ادامه مي توان به ديگر امكاناتي كه در آيفون 8 شاهد آن خواهيم بود اشاره كرد ...
مشاهده متن اصلي خبر
زمان دريافت خبر: يكشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۳۳
منبع خبر: خبرگزاري ميزان
طبقه بندي: فناوري و ارتباطات
به گزارش گروه فضاي مجازي خبرگزاري ميزان ، يكي از تحليل گران فناوري با نام Mark Moskowitz سخناني را در اين باره گفته است. ادعا او بر اين اساس بوده كه اپل شايد دچار كمبود نو آوري شود و در آيفون 7 فقط تغييراتي كوچك و جزئي مانند حذف جك 3.5 ميلي متري صدا و تغيير در ضخامت گوشي ايجاد كند. براي همين ما در سال 2017 شاهد iPhone 8 خواهيم بود. - او اعتقاد دارد اپل در iPhone 8 قصد دارد انقلابي به پا كند. يكي از اين دگرگوني ها به احتمال نمايشگري هاي OLED خواهد بود كه اپل روي آن حساب ويژه اي باز كرده است. در ادامه مي توان به ديگر امكاناتي كه در آيفون 8 شاهد آن خواهيم بود اشاره كرد ...
مشاهده متن اصلي خبر
زمان دريافت خبر: چهارشنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۰۶
منبع خبر: عصر ايران
طبقه بندي: ورزشي
شايعات خبر مي دهند كه علت دوري اولادي از تمرينات ملوان نه به خاطر درد سينه كه به خاطر اختلاف نظر با برخي مسوولان تيم بوده. ظاهرا او انتظاراتي داشته كه برآورده هم نشده.
مشاهده متن اصلي خبر
محمود اروجزادهسالي را كه پشت سر ميگذاريم، چگونه بايد ارزيابي كرد؟ و چه جايگاهي از لحاظ برآوردن اهداف مهم عرصه فناوري اطلاعات و ارتباطات ميتوان به آن داد؟پاسخ به اين سوال البته چندان ساده نيست. شايد بهتر باشد كمي دقيقتر و جزئيتر به اين سوال بپردازيم.يكي از چالشهاي بزرگ موجود اين عرصه در طول سالهاي اخير، وجود نگاه منفي به فناوري اطلاعات و محصولات مختلف آن بوده، كه البته همچنان نيز باقي است.اين ديدگاه كه سابقهاي طولاني در سنت و عرف ما دارد، همواره با محصولات جديد علم و فناوري، از زاويه جدال و مخاصمه روبرو ميشود، و هميشه آنها را به زيان صلاح و رشد جامعه اعلام ميكند، تا حدي كه گاه كار به تحريك عواطف عمومي بر عليه اين فناوريها ميكشد.قصه مخالفت با پديدههاي جديد مانند تلگراف و تلفن و... را همگان شنيدهايم، و البته از ديگر سو، نقد جدي صاحبنظران و دانشمندان دلسوز جامعه به اين نوع نگاه را هم فراوان سراغ داريم.شايد آخرين مورد، سخنان دكتر روحاني رييس جمهور بود كه در نقد مخالفينِ پيشرفت و بسط فناوري، يادآوري كرد كه زماني برخي حتي با پديده سادهاي مانند «دوش حمام» هم مخالفت ميكردند!به هر حال بنظر ميرسد اين نوع نگاه، در جامعه ما ريشهدار است و اصلاح آن محتاج زمان است.اما هر چه هست، مقاومت در برابر توسعه فناوريهاي نوين ارتباطي در كشور ما، از مهمترين چالشهايي بود كه پيشرفت آن را با موانع جدي روبرو ساخت.شايد در آينده براي بسيار قابل باور نباشد كه جملهاي بدين مضمون از زبان يك وزير ارتباطات منتشر شد: «سرعت ۲۵۶ كيلوبايتي اينترنت براي ما كافي است!» اما متاسفانه اتفاق افتاد، هر چند مشخص نيست علت بيان چنين جملهاي اعتقاد شخصي بود، و يا فشارهاي اجتماعي موجود. در نتيجه همين ديدگاه بود كه موضوع «پهناي باند» در ايران، مدتهاي مديد به يك بنبست بيدليل منتهي شده بود كه راه برونرفتي هم برايش يافت نميشد، چرا كه رفع اين معضل، تنها و تنها مستلزم وجود يك اراده قوي و موثر بود؛ يعني چيزي كه در دولت يازدهم اتفاق افتاد و اين دولت به اتكاي اعتقاد به رشد و توسعه در اين بخش، در رفع آن كوشيد و با افزايش پهناي باند، پاي نسلهاي جديد را به كشور باز كرد و اپراتورهاي موبايل به رقابت در آن پرداختند.در نتيجه همين نگاه سلبي، گاه در موقعيتهاي حساس اجتماعي و سياسي، در فضاي وب محدوديتهايي پديد ميآمد كه عملا به افزايش حساسيتها منجر ميشد و بنوبه خود، نتيجه معكوس ميداد. اما به عنوان مثال در انتخابات اخير كه يك رخداد مهم اجتماعي هم بود، نگاه سلبي به حداقل رسيد و نگرانيها از محدوديتهاي احتمالي مرتفع شد و در عمل هم علاوه بر افزايش اطمينان و آرامش اجتماعي، كارنامه بهتري از آزادي گردش اطلاعات به نمايش گذاشته شد.اگر تنها همين مورد، يعني نوع مواجهه با اين چالش بزرگ را ملاك ارزيابي سال گذشته بگيريم، بايد اذعان كرد كه عملكرد نسبتا قابل قبولي را شاهد بودهايم.اما واقعيت اين است كه اين فقط يك سوي ماجراست، و دنياي شتابان فناوري و رقابت نفسگير كشورها در بهرهگيري از آن براي توسعه و پيشرفت خود، مستلزم داشتن برنامههايي سنجيده، دقيق، زمانبندي شده و قابل ارزيابي است كه بتوان به مدد آن، اهداف كوتاه مدت، ميانمدت و بلندمدت را در اين رقابت جهاني پيش برد.از اين نقطه نظر البته به نظر ميرسد مديريت عرصه فناوري اطلاعات كشورمان قابل نقد جدي است، كما اينكه جداي از روزمرگي و امور جاري، هنوز نشانهاي از عملي شدن اهداف زيرساختي و اساسي، و يا حتي وجود برنامههايي براي نيل به آنها مشاهده نميشود. منبع: ماهنامه دنياي كامپيوتر و ارتباطات - اسفند 1394 |
محمود اروجزادهسالي را كه پشت سر ميگذاريم، چگونه بايد ارزيابي كرد؟ و چه جايگاهي از لحاظ برآوردن اهداف مهم عرصه فناوري اطلاعات و ارتباطات ميتوان به آن داد؟پاسخ به اين سوال البته چندان ساده نيست. شايد بهتر باشد كمي دقيقتر و جزئيتر به اين سوال بپردازيم.يكي از چالشهاي بزرگ موجود اين عرصه در طول سالهاي اخير، وجود نگاه منفي به فناوري اطلاعات و محصولات مختلف آن بوده، كه البته همچنان نيز باقي است.اين ديدگاه كه سابقهاي طولاني در سنت و عرف ما دارد، همواره با محصولات جديد علم و فناوري، از زاويه جدال و مخاصمه روبرو ميشود، و هميشه آنها را به زيان صلاح و رشد جامعه اعلام ميكند، تا حدي كه گاه كار به تحريك عواطف عمومي بر عليه اين فناوريها ميكشد.قصه مخالفت با پديدههاي جديد مانند تلگراف و تلفن و... را همگان شنيدهايم، و البته از ديگر سو، نقد جدي صاحبنظران و دانشمندان دلسوز جامعه به اين نوع نگاه را هم فراوان سراغ داريم.شايد آخرين مورد، سخنان دكتر روحاني رييس جمهور بود كه در نقد مخالفينِ پيشرفت و بسط فناوري، يادآوري كرد كه زماني برخي حتي با پديده سادهاي مانند «دوش حمام» هم مخالفت ميكردند!به هر حال بنظر ميرسد اين نوع نگاه، در جامعه ما ريشهدار است و اصلاح آن محتاج زمان است.اما هر چه هست، مقاومت در برابر توسعه فناوريهاي نوين ارتباطي در كشور ما، از مهمترين چالشهايي بود كه پيشرفت آن را با موانع جدي روبرو ساخت.شايد در آينده براي بسيار قابل باور نباشد كه جملهاي بدين مضمون از زبان يك وزير ارتباطات منتشر شد: «سرعت ۲۵۶ كيلوبايتي اينترنت براي ما كافي است!» اما متاسفانه اتفاق افتاد، هر چند مشخص نيست علت بيان چنين جملهاي اعتقاد شخصي بود، و يا فشارهاي اجتماعي موجود. در نتيجه همين ديدگاه بود كه موضوع «پهناي باند» در ايران، مدتهاي مديد به يك بنبست بيدليل منتهي شده بود كه راه برونرفتي هم برايش يافت نميشد، چرا كه رفع اين معضل، تنها و تنها مستلزم وجود يك اراده قوي و موثر بود؛ يعني چيزي كه در دولت يازدهم اتفاق افتاد و اين دولت به اتكاي اعتقاد به رشد و توسعه در اين بخش، در رفع آن كوشيد و با افزايش پهناي باند، پاي نسلهاي جديد را به كشور باز كرد و اپراتورهاي موبايل به رقابت در آن پرداختند.در نتيجه همين نگاه سلبي، گاه در موقعيتهاي حساس اجتماعي و سياسي، در فضاي وب محدوديتهايي پديد ميآمد كه عملا به افزايش حساسيتها منجر ميشد و بنوبه خود، نتيجه معكوس ميداد. اما به عنوان مثال در انتخابات اخير كه يك رخداد مهم اجتماعي هم بود، نگاه سلبي به حداقل رسيد و نگرانيها از محدوديتهاي احتمالي مرتفع شد و در عمل هم علاوه بر افزايش اطمينان و آرامش اجتماعي، كارنامه بهتري از آزادي گردش اطلاعات به نمايش گذاشته شد.اگر تنها همين مورد، يعني نوع مواجهه با اين چالش بزرگ را ملاك ارزيابي سال گذشته بگيريم، بايد اذعان كرد كه عملكرد نسبتا قابل قبولي را شاهد بودهايم.اما واقعيت اين است كه اين فقط يك سوي ماجراست، و دنياي شتابان فناوري و رقابت نفسگير كشورها در بهرهگيري از آن براي توسعه و پيشرفت خود، مستلزم داشتن برنامههايي سنجيده، دقيق، زمانبندي شده و قابل ارزيابي است كه بتوان به مدد آن، اهداف كوتاه مدت، ميانمدت و بلندمدت را در اين رقابت جهاني پيش برد.از اين نقطه نظر البته به نظر ميرسد مديريت عرصه فناوري اطلاعات كشورمان قابل نقد جدي است، كما اينكه جداي از روزمرگي و امور جاري، هنوز نشانهاي از عملي شدن اهداف زيرساختي و اساسي، و يا حتي وجود برنامههايي براي نيل به آنها مشاهده نميشود. منبع: ماهنامه دنياي كامپيوتر و ارتباطات - اسفند 1394 |
محمود اروجزادهسالي را كه پشت سر ميگذاريم، چگونه بايد ارزيابي كرد؟ و چه جايگاهي از لحاظ برآوردن اهداف مهم عرصه فناوري اطلاعات و ارتباطات ميتوان به آن داد؟پاسخ به اين سوال البته چندان ساده نيست. شايد بهتر باشد كمي دقيقتر و جزئيتر به اين سوال بپردازيم.يكي از چالشهاي بزرگ موجود اين عرصه در طول سالهاي اخير، وجود نگاه منفي به فناوري اطلاعات و محصولات مختلف آن بوده، كه البته همچنان نيز باقي است.اين ديدگاه كه سابقهاي طولاني در سنت و عرف ما دارد، همواره با محصولات جديد علم و فناوري، از زاويه جدال و مخاصمه روبرو ميشود، و هميشه آنها را به زيان صلاح و رشد جامعه اعلام ميكند، تا حدي كه گاه كار به تحريك عواطف عمومي بر عليه اين فناوريها ميكشد.قصه مخالفت با پديدههاي جديد مانند تلگراف و تلفن و... را همگان شنيدهايم، و البته از ديگر سو، نقد جدي صاحبنظران و دانشمندان دلسوز جامعه به اين نوع نگاه را هم فراوان سراغ داريم.شايد آخرين مورد، سخنان دكتر روحاني رييس جمهور بود كه در نقد مخالفينِ پيشرفت و بسط فناوري، يادآوري كرد كه زماني برخي حتي با پديده سادهاي مانند «دوش حمام» هم مخالفت ميكردند!به هر حال بنظر ميرسد اين نوع نگاه، در جامعه ما ريشهدار است و اصلاح آن محتاج زمان است.اما هر چه هست، مقاومت در برابر توسعه فناوريهاي نوين ارتباطي در كشور ما، از مهمترين چالشهايي بود كه پيشرفت آن را با موانع جدي روبرو ساخت.شايد در آينده براي بسيار قابل باور نباشد كه جملهاي بدين مضمون از زبان يك وزير ارتباطات منتشر شد: «سرعت ۲۵۶ كيلوبايتي اينترنت براي ما كافي است!» اما متاسفانه اتفاق افتاد، هر چند مشخص نيست علت بيان چنين جملهاي اعتقاد شخصي بود، و يا فشارهاي اجتماعي موجود. در نتيجه همين ديدگاه بود كه موضوع «پهناي باند» در ايران، مدتهاي مديد به يك بنبست بيدليل منتهي شده بود كه راه برونرفتي هم برايش يافت نميشد، چرا كه رفع اين معضل، تنها و تنها مستلزم وجود يك اراده قوي و موثر بود؛ يعني چيزي كه در دولت يازدهم اتفاق افتاد و اين دولت به اتكاي اعتقاد به رشد و توسعه در اين بخش، در رفع آن كوشيد و با افزايش پهناي باند، پاي نسلهاي جديد را به كشور باز كرد و اپراتورهاي موبايل به رقابت در آن پرداختند.در نتيجه همين نگاه سلبي، گاه در موقعيتهاي حساس اجتماعي و سياسي، در فضاي وب محدوديتهايي پديد ميآمد كه عملا به افزايش حساسيتها منجر ميشد و بنوبه خود، نتيجه معكوس ميداد. اما به عنوان مثال در انتخابات اخير كه يك رخداد مهم اجتماعي هم بود، نگاه سلبي به حداقل رسيد و نگرانيها از محدوديتهاي احتمالي مرتفع شد و در عمل هم علاوه بر افزايش اطمينان و آرامش اجتماعي، كارنامه بهتري از آزادي گردش اطلاعات به نمايش گذاشته شد.اگر تنها همين مورد، يعني نوع مواجهه با اين چالش بزرگ را ملاك ارزيابي سال گذشته بگيريم، بايد اذعان كرد كه عملكرد نسبتا قابل قبولي را شاهد بودهايم.اما واقعيت اين است كه اين فقط يك سوي ماجراست، و دنياي شتابان فناوري و رقابت نفسگير كشورها در بهرهگيري از آن براي توسعه و پيشرفت خود، مستلزم داشتن برنامههايي سنجيده، دقيق، زمانبندي شده و قابل ارزيابي است كه بتوان به مدد آن، اهداف كوتاه مدت، ميانمدت و بلندمدت را در اين رقابت جهاني پيش برد.از اين نقطه نظر البته به نظر ميرسد مديريت عرصه فناوري اطلاعات كشورمان قابل نقد جدي است، كما اينكه جداي از روزمرگي و امور جاري، هنوز نشانهاي از عملي شدن اهداف زيرساختي و اساسي، و يا حتي وجود برنامههايي براي نيل به آنها مشاهده نميشود. منبع: ماهنامه دنياي كامپيوتر و ارتباطات - اسفند 1394 |